صهیونیستها در تغییر «ذهن جهان» ناکام ماندند | ریشهیابی دروغ در آموزههای صهیونیسم
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۶۶۱۲
همشهریآنلاین_گروهسیاسی: مقامهای تلآویو و رسانههای صهیونیستی از نخستین ساعتهای آغاز جنگ در غزه، یا به تعبیر بهتر «نسلکشی در سرزمینهای اشغالی»، دروغهای بسیاری را با اهداف مشخص به افکارعمومی جهان پمپاژ کردند؛ از «سربریدن کودکان توسط حماس» گرفته تا «هدف قرارگرفتن بیمارستان المعمدانی با راکت جهاداسلامی» و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریشه دروغ در آموزههای صهیونیسم
یک کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با همشهریآنلاین درباره پروژه «دروغسازی» رژیمصهیونیستی اظهارکرد: مهمترین نکته درباره دروغهای تلآویو، ریشه چنین رویکردی در آموزههای صهیونیسم است. در برخی کتب صهیونیستها، به این موضوع اشاره شدهاست که «میتوان دروغ را با دروغگویی پاسخ داد».
فرشید باقریان افزود: براساس برخی آموزههای فلسفی صهیونیستها، «حقیقت باارزش است، اما نمیتوان به آن اعتماد کرد». بنابراین درمییابیم رویکرد دروغپردازانه این روزهای رسانهها و مقامهای سیاسی تلآویو، از آموزههای صهیونیستی ریشه گرفتهاست.
وی تصریح کرد: جالب اینجاست که در ۱۰ فرمان حضرت موسی(ع) تاکید شده «شهادت دروغ ندهید». حال سئوال این است؛ نتانیاهو که میکوشد جنگ را اعتقادی کند و میگوید «یوشع نبی قرار است کرامات خود را در جنگ نشان دهد»، چرا از دروغ بهره میگیرد؟ این موضوع نشاندهنده تناقضهایی است که مقامهای رژیمصهیونیستی با آن مواجه هستند و اکنون دستشان برای افکارعمومی جهان رو شدهاست.
دروغ؛ کهنهابزاری ناکارآمد
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دههها اشغالگری رژیمصهیونیستی، نشان میدهد «دروغ» همواره یکیاز اصلیترین ابزارهای مورداستفاده ازسوی بنیادگذاران این رژیم بودهاست، ادامهداد: این رویه حتی در آغازین گامهای پایهگذاری اشغالگری در «اعلامیه بالفور» هم دیده میشود. بنای این اعلامیه بر «دروغ» گذاشته شدهاست تا توجیهی باشد برای سرقت سرزمینهای فلسطینی.
باقریان تصریح کرد: مبنای شکلگیری اساس رژیمصهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بر «دروغ» بودهاست. در واقع پروژه اشغالگری تهی از معنایی بهعنوان «راستگویی» است.
نفوذ در ساختارهای رسانهای غرب
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به دههها نفوذ صهیونیستها در ساختارهای رسانهای غرب، عنوانکرد: این موضوع مبنایی برای دروغپردازیهای سیستماتیک آنان بهحساب میآید. درسال ۱۹۱۳ موسسهای (FDA) در آمریکا شکل گرفت که هر خبری درباره اسرائیل را در ابتدا روتوش میکرد و بعد به افکارعمومی جهان ارائه میداد.
باقریان افزود: مشابه چنین رویکردی طی دهههای گذشته در ساختارها و چارچوبهای مختلف ادامه داشتهاست. بنابراین نفوذ موثر رژیمصهیونیستی در رسانههای عمومی در غرب، دست این رژیم را برای القای دروغهای خودساختهاش باز گذاشتهاست.
ناکامی در تغییر «ذهن جهان»
این کارشناس مسائل استراتژیک تصریح کرد: در تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی، یک نکته بیشاز همهچیز جلب توجه میکند؛ آنهم اینکه صهیونیستها در نخستین ساعتهای عملیات «طوفانالاقصی» با بهرهگیری از نفوذ رسانهای خود در غرب و ابزار «دروغ» موفق شدند آرایعمومی در سطح جهان یا همان «ذهن جهان» را تحتتاثیر قرار دهند و اینگونه القا کنند که «حماس مرتکب جنایت شدهاست»، اما در ادامه مشخص شد همه این اخبار ساختگی است.
باقریان ادامهداد: از داستانسرایی درباره سربریدن کودکان گرفته تا ماجرای بیمارستان المعمدانی و...، رویکرد زدودن تصویر «ملت مظلوم فلسطین که خاکش در اشغال است» را پیگیری میکرد، اما در ادامه با فعالیتهای سیاسی – رسانهای انجام شده در سطح جهان، شاهد خنثی شدن سرمایهگذاریهای تلآویو دراین زمینه بودیم.
شکست تلآویو در عرصه جنگ ترکیبی
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین با اشاره به تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی تصریحکرد: رژیمصهیونیستی در ابتدا کوشید از ابزارهای مورد استفاده در جنگهای نسل پنجم (جنگ هیبریدی) استفاده کند که عملیات روانی و رسانه جزئی محوری درآن بهشمار میرود، اما با ناکامی دراین زمینه یک پله عقب نشست و به جنگهای نسل چهارم (بمباران گسترده) روی آورد و اکنون شاهدیم که به جنگهای نسل سوم (جنگ شهری) روی آوردهاست.
باقریان اظهارکرد: راهبرد رژیمصهیونیستی براین مبنا استوار شده بود که ابتدا با دروغهای پرحجم، افکارعمومی را تحتتاثیر قرار دهد و بهدنبال آن، کمکهای غربی میرسد و بستر مناسب برای نسلکشی گسترده در سرزمینهای اشغالی آماده میشود. در ابتدا این راهبرد تاحدودی موفق بود و شاهد سرازیر شدن مقامهای غربی به سرزمینهای اشغالی بودیم، اما در ادامه روند تحولات معکوس شد و شاهد موضعگیری بسیاری از مقامهای سیاسی جهان برخلاف میل و نظر تلآویو هستیم.
وی با بیان اینکه چنانچه فلسطینیها از امکانات رسانهای مطلوب برخوردار بودند، چنین دروغهایی گسترش نمییافت، ادامهداد: جهاناسلام درحوزه مدیا و رسانه سرمایهگذاری مطلوبی انجام ندادهاست. باید دراین حوزه حضور قدرتمندتری داشته باشیم.
کد خبر 805687 برچسبها صهیونیسم فلسطین - حماس طوفان الاقصیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: صهیونیسم فلسطین حماس طوفان الاقصی کارشناس مسائل بین الملل سرزمین های اشغالی کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی صهیونیست ها رسانه ها رسانه ای تل آویو دروغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۶۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی، شرایط منطقه ای و جهانی، شاهد تغییراتی بوده است که این تغییرات در امتداد تغییرات نظام جهانی قرار دارد.
سرویس جهان مشرق - مایکل پلیورت کارشناس مسائل اروپای شرقی، تحلیگر سیاسی، دیپلمات سابق اسرائیلی در مسکو، در گزارشی به مسئله نظم جدید جهانی و تغییرات قابل توجه در روابط اسرائیل با روسیه، همزمان با تغییرات روابط ایران و روسیه نسبت به سالهای گذشته میپردازد. پلیورت در این گزارش می نویسد:
از زمان وقایع ۷ اکتبر، نه تنها اسرائیل، بلکه کل جهان به واقعیت جدیدی رسیده است. این واقعیت، تا حد زیادی، از فوریه ۲۰۲۲ - تقسیم جهان به بلوک های جدید - شروع به شکل گیری کرد. کشورهای غربی، اوکراین، اسرائیل، استرالیا و آرژانتین، در برابر روسیه، چین، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره شمالی. در ۱۳ اکتبر، رئیس جمهور روسیه، در جریان سفر خود به بیشکک، اولین سفر خارج از مرزهای روسیه پس از صدور حکم بازداشت بین المللی از سوی دادگاه کیفری لاهه، پوتین بیشتر سخنرانی خود را به درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود آمدپوتین گفت: «اسرائیل یک حمله بیسابقه از سوی حماس را تجربه کرده است. غیرقابل قبول است که غزه مانند لنینگراد در جنگ جهانی دوم در محاصره باشد». وی افزود: «دلیل اصلی این رویدادها شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه» است. از ماه اکتبر، مقامات ارشد دولت روسیه و شخص پوتین اغلب به جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و آن را به عنوان نمونه ای از شکست "نظم آمریکا"، "شکست جهان تک قطبی" ذکر کرده اند.»
در کلام، آنها از خشونت بین طرفین ابراز تاسف می کنند، اما در واقع تنش در مناطق ما به خوبی به نفع روسیه است. چرا؟ دولت های غربی را از هم جدا می کند، توجه و منابع عظیم آن را از جبهه اوکراین منحرف می کند و معضلات دشواری را در مورد اولویت بندی جبهه ها ایجاد می کند.
در واقع دو موضوع، روابط روسیه و اسرائیل را شکل می دهد - جنگ در اوکراین و اتحاد سیاسی با ایران. هر دو یک تهدید واقعی برای امنیت ملی ما هستند. دو سال پیش، اسرائیل از ترس واکنش روسیه، به بی طرفی عملی در رابطه با جنگ در اوکراین پایبند بود. اسرائیل کمک های بشردوستانه و غیرنظامی ارائه کرد، اما تا به امروز از ارائه سیستم هایی که توسط روس ها به عنوان عبور از خط قرمز تلقی شود، خودداری کرده است.
انتظار اسرائیل نیز این بود که روس ها نیز از انتقال سلاح های قدرتمند به دشمنان ما خودداری کنند. یک مقام ارشد اسرائیلی بسیار به من گفت: "بدیهی است که ما انتظار طرفداری از اسرائیل از سوی روس ها را نداریم، اما احتمال آسیب به ما از سوی آنها بی نهایت است."
از آن زمان این موقعیت به سختی تغییر کرده است - هیچ انتظاری برای بهبود روابط وجود ندارد، بلکه تلاشی برای جلوگیری از وخامت شرایط است. برای روس ها، اسرائیل پیوست نظامی و سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه است. نگرش نسبت به ما برگرفته از رابطه بین ابرقدرت هاست. آنچه در دو سال گذشته تغییر کرده است، روابط ایران و روسیه است - و از آن زمان به بعد فقط عمیق تر شده است.
سکوت عمیق پوتین در مورد حمله ایران به اسرائیل، حمایت از حمله ایران به اسرائیل توسط سفیر روسیه در سازمان ملل متحد و بسیج کانال های تبلیغاتی دولت روسیه علیه اسرائیل که به ادعای آنها، اسرائیل "استانداردهای دوگانه" را اعمال میکند، همه نشان می دهد که اتحاد روسیه و ایران در حال تشدید است. بخش عمده همکاری ها در حوزه نظامی و سیاسی است، اما در سال های اخیر افزایش محسوسی در روابط اقتصادی بین کشورها مشاهده نشده است.
به عقیده من، تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد، محتمل ترین سناریو این است که وخامت روابط اسرائیل با روسیه ادامه خواهد داشت. پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود می آید و بادهایی که در روابط بین الملل می وزد قویتر از ماست. بهتر است به این ایده عادت کنیم که در آینده قابل پیش بینی هیچ نکته خوبی از بزرگترین کشور جهان برای ما وجود نخواهد داشت. تصادفی نیست که پهپادهای ایرانی هم به اوکراین و هم به اسرائیل حمله می کنند. شاید این فرصتی نیز باشد تا به خود یادآوری کنیم که می خواهیم به کدام بلوک تعلق داشته باشیم و از چه ارزش هایی نمی توانیم دست بکشیم.